شرح حماسه آزادسازي:
عراق پس از تمهيدات سياسي – نظامي و با 563 مورد تجاوز زميني، 221 مورد تجاوز هوايي و 24 مورد تجاوز دريايي، در ساعت 14:15 بعدازظهر 31 شهريور 59،تعدادي از شهرهاي ايران را به تقليد از حمله نيروي هوايي رژيم غاصب صهيونيستي در جنگ شش روزه عليه اعراب، مورد تجاوز قرار داد و به اين ترتيب خوي توسعهطلبانه و تجاوزگري خود را آشکار کرد و جنگ تحميلي عراق عليه ايران رسماً آغاز شد. صدام در اين روز به مرکز فرماندهي ارتش آمد تا در اتاق ويژه عمليات از نزديک در جريان اولين روز جنگ با ايران قرار گيرد. او در حالي که چفيه قرمز رنگي بر سر داشت و نوار فشنگي به دور کمرش بسته بود، وارد اتاق اصلي هدايت عمليات ميشود. ژنرال عدنان خيرالله، وزير دفاع عراق به استقبال صدام آمده و به او ميگويد: «سرورم! جوانان ما 20 دقيقه قبل به پرواز درآمدند».
صدام در پاسخ به او ميگويد:«نيم ساعت ديگر کمر ايران را خواهند شکست».
مقاومت در برابر هجوم ارتش عراق و تلاش براي آزادسازي خرمشهر، مديون فرزنداني بود که عاشقانه براي ميهن خود ايثار ميکردند. اينان نه تنها براي دفاع از زادبوم خود در برابر متجاوز، بلکه براي اعلام و حفظ اعتبار و اقتدار و حيات مجدد اسلام ميجنگيدند. حماسه خرمشهر شامل دو بخش بود: يکي حماسه مقاومت خرمشهر و ديگري حماسه آزاد سازي خرمشهر.
مقاومت مردم خرمشهر و سربازان و رزمندگان ايراني در مقابل متجاوزي که تقريباً همه قدرتهاي مطرح و برتر جهان از آن حمايت ميکردند، به قدري ستودني بود که پس از گذشت ساليان متمادي از آن، رهبر معظم انقلاب،حضرت امام خامنهاي (مدظله العالي) در مقايسه با سقوط رژيم صدام در مقابل حملات ارتش آمريکا، فرمودند: «بغداد با بيش از ۱۲۰ هزار نيروي نظامي، سه روزه سقوط کرد اما رزمندگان دلاور ما بدون هيچ امکانات نظامي، ۳۵ روز در برابر هجوم عراقيها مقاومت کردند که ملت ايران بايد به آن افتخار کنند».
مقاومت خرمشهر موجب استقرار ناپايدار نيروهاي عراقي در خطوط پدافندي و موجب آسيب پذيري آنها شد، که به عنوان يک نقص جدي استراتژيک، تعرض ظاهراً موفق عراق را در موقعيتي قرار داد که هيچ گاه نتوانست حضور در مناطق اشغالي را به يک حضور قطعي قابل دفاع تبديل کند. از اين رو اراده جنگ را در نظاميان عراقي متزلزل کرد و آنها را که در ابتدا تصور برخورد با يک وضعيت ساده و متلاشي شده را داشتند، متوجه کرد اشغال، آسان نيست و در هر قدم، بايد متحمل خسارات سنگيني شوند. مقاومت خرمشهر سنت مبارزه نابرابر، پايداري با امکاناتي اندک و با احتمال کم پيروزي را پايهگذاري کرد و به رزمندگاني که بعد از آن هشت سال جنگ را پيش بردند، آموخت که دشمن را در هر وجب از پيشروي بايد درگير کرد و براي هر وجب پيشروي بايد جنگيد و اين تنها راه جنگ با دشمني است که تقريباً همه قدرتهاي جهاني، به طور کامل آن را تجهيز و تدارک مالي، روحي، سياسي و نظامي ميکنند.
اهميت استراتژيکي منطقه موجب شده بود تا عميقاً هدف توجه فرماندهان ارتش عراق قرار گيرد. استعداد و آرايش نيروهاي عراقي نشان ميداد که عراق مصمم است با تمام توان در اين منطقه مقاومت کند، ضمن اين که عمق و عرض منطقه و نبودن ناهمواري امتياز بزرگي براي پدافند متحرک نيروهاي زرهي عراق به شمار ميرفت، تا با اتکا به يگانهاي زرهي و پياده مکانيزه، بتواند در اين منطقه به خوبي مانور دهد. در تدبير پدافندي ارتش عراق بيش از همه به حفظ شهرهاي بندري خرمشهر و بصره اهميت داده شده بود.
پس از شکستن حصر آبادان و بيرون راندن نيروهاي عراقي از شرق کارون و آزادسازي حدود 150کيلومتر مربع، عملاً زمينه انتخاب منطقه عمليات آزادسازي خرمشهر از شرق کارون براي عمليات بيتالمقدس و آزادي خرمشهر فراهم آمد.
نتايج مهم اين عملياتها امکان دسترسي به اهداف ذيل را فراهم آورد:
يک- کشته و مجروح کردن بخش قابل توجهي از نيروهاي متجاوز عراقي در اين سه عمليات؛
دو- آزاد سازي حدود دو هزار و950کيلومتر مربع از مناطق اشغالي توسط نيروهاي متجاوز عراقي در جنوب کشور؛
سه- صرفه جويي در قوا در مناطق عمليات ثامن الائمه(ع)، طريق القدس و فتح المبين و تمرکز در شرق کارون جهت اجراي عمليات بيتالمقدس و آزاد سازي خرمشهر؛
چهار- توانمندي بيشتر در طرحريزي عمليات بيت المقدس؛
پنج- کاهش شديد روحيه فرماندهان و نيروهاي متجاوز عراقي و وحشت صدام حسين متجاوز از پيشروي نيروهاي ايراني؛
شش- افزايش روحيه فرماندهان، رزمندگان و ملت ايران.
انتخاب منطقه عمليات بيتالمقدس براي آزادسازي خونين شهر و مراکز مهم و حياتي آن طي يک سير تکاملي صورت پذيرفت، در اين عمليات، دشمن در مدت 10 روز به تدريج منهدم شد و از نظر روحيه و توانايي رزمي در وضعيت به شدت بحراني قرار گرفت.
همانگونه که پيشتر اشاره شد، خرمشهر استراتژيکترين نقطه در مناطق درگيري محسوب ميشد، که اشغال آن از يک طرف براي عراق متجاوز به عنوان نقطه اتکاي استراتژيک به حساب ميآمد و از طرف ديگرآزادسازي آن براي ايران، به منزله بستن راه نفوذ عراق به خوزستان بود.
در تدبير پدافندي ارتش عراق، بيش از همه به حفظ شهرهاي بندري خرمشهر و بصره اهميت داده شده بود.
منطقه عمومي غرب کارون - از جمله خرمشهر- آخرين منطقه مهمي بود که همچنان در اشغال عراق بود. بنابراين، از يک سو فرماندهان نظامي ايران براي اجراي عمليات در اين منطقه اشتراک نظر داشتند، از سوي ديگر عراق نيز که طراحي عمليات براي آزادسازي خرمشهر را پس از عمليات فتح المبين حتمي ميدانست، با در نظر گرفتن اهميت اين شهر و تأثير آن در روحيه ارتش خود و خللناپذير نشان دادن اراده فرماندهي نظامي و نيز جايگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ اين منطقه معتقد بود.
عمليات آزادسازي خرمشهر، بلافاصله پس از پايان عمليات فتح المبين، در 1361 در جلسه مشترکي با حضور فرماندهان ارتش و سپاه تشکيل شد در دستور کار قرار گرفت و به کليه يگانها ابلاغ شد که طي دو هفته بازسازي يگانها و طرحريزي عمليات را انجام داده و نتيجه را اعلام کنند.
اهداف اين عمليات عبارت بودند از:
يک- انهدام نيروي دشمن، حداقل با استعدادي بيش از سه لشکر؛
دو- آزادسازي شهرهاي خرمشهر، هويزه و پادگان حميد؛
سه- آزادسازي حدود شش هزار کيلومتر مربع از سرزمينهاي ايران اسلامي با بيرون راندن نيروهاي دشمن.
به دنبال ۲۵ روز تلاش پيگير و مداوم براي آماده سازي مقدمات عمليات بيت المقدس، سرانجام با آغاز ارديبهشت ۱۳۶۱، قرارگاهها و يگانها آخرين جلسات بررسي مانور عمليات را برگزار کردند و امکانات مورد نياز عمليات از جمله: پل، ماشينآلات مهندسي، تانک، نفربر،مهمات توپخانه و غيره به تدريج و با حجم تردد چشمگيري به مناطق سرازير شد. دشمن که از مدتها قبل تهاجم رزمندگان اسلام براي آزاد سازي خرمشهر را پيش بيني کرده بود، به انتظار عمليات نشسته بود.
انديشههاي اعتقادي و فرهنگي حاکم بر فرماندهان عملياتي ارتش و سپاه موجب شده بود تا سيزدهم ماه رجب، روز ميلاد مولاي متقيان علي(ع) به عنوان روز شروع عمليات انتخاب شود. به همين منظور رمز مقدس يا علي ابن ابيطالب(ع) نيز براي عمليات انتخاب شد. شور و نشاط زايد الوصفي، وجود نيروهاي رزمنده ايران زمين را فرا گرفته بود.
آغاز عمليات بيت المقدس
مرحله اول عمليات:آغاز آزاد سازي خرمشهر از غرب کارون
در حالي که قواي عراق در منطقه عمومي خرمشهر تقويت ميشد، عمليات بيت المقدس در ساعت 00:55 بامداد 10/2/1361 با قرائت رمز مبارک يا علي ابن ابيطالب(ع) براي آزادسازي خرمشهر آغاز شد. نيروهاي رزمنده - که از ساعتها قبل در انتظار فرمان حمله بودند - در تمام محورهاي عمليات(نصر- فتح –قدس) به دشمن حمله ور شدند. در محور قرارگاه قدس، هوشياري دشمن و وجود استحکامات متعدد، موجب شد نيروها تنها قسمتي از منطقه جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. در محور قرارگاه فتح، يگانها پس از عبور از کارون خود را به جاده اهواز - خرمشهر رساندند و سرپل به عرض 25کيلومتر را تصرف کردند و به ايجاد استحکامات و جلوگيري از نقل و انتقال و تحرک دشمن در اين جاده پرداختند. نيروهاي قرارگاه نصر نيز اگر چه پيشروي کردند، اما در اثر مقاومت شديد دشمن و موانع ايجاد شده نتوانستند به نيروهاي قرارگاه فتح ملحق شوند. دشمن با درک محورهاي عمليات قواي ايران و اهداف آنان، پس از ساماندهي نيروهايش، اقدام به پاتک کرد. اولين پاتک سنگين دشمن در محور قرارگاه قدس و از جنوب رودخانه کرخه کور شروع شد که پس از ساعتها درگيري، اين پاتک خنثي شد. در محور قرارگاه فتح نيز، در حالي که نيروها در حاشيه جاده خرمشهر -اهواز مستقر بودند، دشمن از عدم الحاق بين دو قرارگاه فتح و نصر استفاده کرد و با رخنه در شکاف ميان قرارگاهها، فشار شديدي بر نيروهاي ايران وارد آورد.
دشمن نيروهايش را در غرب جاده اهواز - خرمشهر و در نزديکي مرز و حوالي شلمچه سازمان داد و کوشيد نيروهاي ايران را از پشت جاده عقب براند. اين جاده تنها موضعي بود که رزمندگان ميتوانستند با استقرار در پشت آن، با پاتکهاي دشمن مقابله کنند.
در ادامه، پاتک دشمن براي تصرف جاده شروع شد و نبردي سخت درگرفت و رزمندگان به نبرد با تانکها پرداختند. در اين درگيري اگر چه تانکهاي عراقي توانستند قسمتي از جاده را تصرف کنند و روي آن مستقر شوند، ليکن با مقاومت رزمندگان اين استقرار دوام نياورد و دشمن با شکست اين پاتک، ناچار به عقب گريخت.
در پايان روز اول، وضعيت کلي عمليات به اين ترتيب بود که قرارگاههاي نصر و فتح، سرپل به مساحت 800 کيلومتر مربع را تصرف کرده بودند. قرارگاه قدس نيز به غير از دو محور، در بقيه محورها به علت برخورد با مواضع مستحکم نتوانسته بود از رودخانه کرخه کور عبور کند.
ترميم رخنهاي که به طول 25 کيلومتر روي جاده اهواز - خرمشهر وجود داشت، ميتوانست به الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح انجامد. همچنين تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار شب دوم عمليات قرار گرفت که با انجام آن، در برخي محورها رخنههاي موجود ترميم شد، اما تا 48 ساعت بعد همچنان برخي از رخنهها باقي بود تا اينکه سرانجام پس از پنج روز، خط سرپل از کيلومتر 68 تا کيلومتر 103 تثبيت و کليه رخنهها ترميم شد.
مرحله دوم عمليات: استقرار در شمال خرمشهر
در اين مرحله از عمليات مقرر شد که، قرارگاههاي فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت نوار مرزي پيشروي کنند و قرارگاه قدس نيز به صورت محدود براي تصرف نقطهاي به عنوان سرپل در جنوب رودخانه کرخه کور و درگير کردن لشکرهاي پنج و شش عراق در آن منطقه اقدام کنند و سپس آن نقطه را گسترش دهد. عمليات در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد.
نيروهاي قرارگاه فتح، در همان ساعات اوليه به جاده مرزي رسيدند. يگانهاي قرارگاه نصر نيز با اندکي تاخير و تحمل فشارهاي شديد دشمن، به مرز رسيدند و با قرارگاه فتح، الحاق کردند.
اگر چه دشمن با اجراي پاتکي شديد و سنگين توانست شش کيلومتر از مواضع از دست داده را بازپس گيرد، ليکن با مشاهده مسير پيشروي نيروهاي ايران به طرف مرز، لشکرهاي پنج و شش را به عقب کشاند تا ضمن جلوگيري از محاصره و انهدام آنها، خطوط پدافندي بصره و خرمشهر را هر چه بيشتر تقويت کند. در پي اين عقب نشيني، که از ساعات اوليه روز 18/2/1361 آغاز شد، نيروهاي قرارگاه قدس ضمن تعقيب نيروهاي دشمن، تعدادي از آنها را که از قافله فرار عقب مانده بودند، به اسارت خود درآورند و در نتيجه، جاده اهواز – خرمشهر(تا انتهاي جنوب منطقهاي که قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف کرده بود) و نيز مناطقي همچون جفير، پادگان حميد و هويزه آزاد شدند.
مرحله سوم عمليات: در آستانه ورود به خرمشهر
با پيدايش اوضاع جديد و آگاهي از آشفتگي دشمن، تصميم گرفته شد با وجود خستگي مفرط رزمندگان، که بر اثر چند مرحله پيشروي توأم با نبردهاي شديد شبانه روزي با دشمن ايجاد شده بود، در اجراي مرحله سوم عمليات شتاب شود. در اين مرحله از عمليات، مقرر شد قرارگاه فتح در عمق شش کيلومتري نوار مرزي نيروهاي دشمن را منهدم کند و قرارگاه نصر نيز ضمن پاک سازي منطقه حد فاصل جاده خرمشهر - اهواز تا نهر عرايض از وجود دشمن، در منطقه شلمچه پيشروي کند. قرارگاه قدس هم مأموريت يافت در منطقه کوشک و طلاييه، دشمن را تا پشت مرز عقب براند. عمليات در ساعت 22 روز 19/2/1361 آغاز شد و هر چند تلفات و خسارات سنگين بر دشمن وارد آمد، اما هوشياري و تمرکز نيروهاي عراقي در خطوط پدافندي موجب شد، رزمندگان اسلام نتوانند به اهداف تعيين شده در اين مرحله از عمليات دست يابند.
مرحله چهارم عمليات: آزادسازي خرمشهر
پس از مرحله سوم عمليات، بي درنگ فرصت لازم در اختيار يگانها قرار گرفت تا به بازسازي و تجديد سازمان نيروهاي خود بپردازند. در اين ميان قرارگاه فجر نيز با سه تيپ پياده وارد منطقه شد. سپس در جلسات متعددي عمليات مرحله چهارم به اين شکل طراحي شد که قرارگاه نصر با حرکت در امتداد مرز به سمت جنوب، ضمن بستن جاده شلمچه، خود را در محور نهر خين به اروندرود برساند. قرارگاه فجر در جناح مياني و در امتداد نهر عرايض به سمت اروندرود پيشروي کند و قرارگاه فتح نيز در امتداد جاده اهواز - خرمشهر و براي آزادسازي خرمشهر وارد عمل شود.
عمليات در اين مرحله از ساعت 22:30 روز 1/3/1361 آغاز شد. قرارگاه نصر در امتداد مرز پيشروي کرد و موفق شد جاده شلمچه را مسدود کند. قرارگاه فجر نيز توانست ضمن تأمين پل نو، نيروهايش را به اروندرود برساند. همچنين قرارگاه فتح با قسمتي از قرارگاه نصر جاده خرمشهر –شلمچه را تصرف و شلمچه کاملاً تصرف شد. قرارگاه نصر نيز به دليل حساسيت و هوشياري دشمن نتوانست به اهداف مورد نظر دست يابد و با روشن شدن آسمان، در منطقه پليس راه جاده خرمشهر - اهواز متوقف شد. به اين ترتيب، محاصره خرمشهر کامل شد، اما نيروهاي دشمن همچنان در داخل شهر مقاومت ميکردند. دشمن براي خارج کردن نيروهايش از محاصره در محدوده پل نو و نهر عرايض از سمت غرب(شلمچه) و شرق(خرمشهر) چندين بار اقدام به پاتک کرد، ليکن با مقاومت يگانهاي ايراني مستقر در منطقه ياد شده، اين پاتکها به شکست انجاميد. سپس دشمن نيروهاي خود را از شمال شرقي خرمشهر به درون شهر آورد تا توان خود را براي حفظ اشغال خرمشهر تقويت کند.
صبح روز 3/3/1361 حلقه محاصره خرمشهر تنگتر شد و انبوه نيروهاي دشمن که دو روز محاصره در هوايي گرم طاقتشان را به سر آورده بود، مقاومت را بي تأثير دانستند و با خروج از مواضع خود در تمام شهر، در چند ستون طولاني و کنار هم به سوي پليس راه آمدند و در حالي که تکبير ميگفتند و شعار الموت لصدام و دخيل الخميني سر ميدادند، خود را تسليم کردند.
به اين ترتيب، خرمشهر که پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن در تاريخ 4/8/1359 اشغال شده بود، بعد از 575 روز و طي 25 روز عمليات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد 1361 آزاد شد. همچنين، در اين عمليات که به آزادسازي پنج هزار 38 کيلومتر مربع از اراضي اشغال شده انجاميد، هويزه، پادگان حميد و جاده اهواز - خرمشهر نيز آزاد و در اختيار رزمندگان ايران قرار گرفت.
فتح خرمشهر چند پيامد عمده داشت:
-تغيير توازن سياسي- نظامي به سود جمهوري اسلامي ايران: فتح خرمشهر از ديدگاه حاميان عراق به منزله سقوط رژيم عراق و فروپاشي کشورهاي منطقه بود. به دنبال موقعيت برتر ايران پس از فتح خرمشهر، در ميان آمريکاييها دو ديدگاه کلي در مورد برخورد با ايران و عراق و مسئله جنگ وجود داشت:
نخست: کيسينجر و برخي ديگر بر اين نظر بودند که با توجه به تبعات ناشي از پيروزيهاي ايران و تأثيرات آن بر تغيير موازنه در منطقه، حتما ميبايد با دادن امتياز به ايران، هر چه زودتر در اين منطقه آتش بس برقرار کنيم.
دوم: برخي ديگر از صاحبنظران آمريکايي عقيده داشتند در حالي که ايران نسبت به عراق در موضع برتري قرار گرفته و نوعي اضطراب و نگراني در سراسر منطقه مستولي شده است و همچنين با توجه به وضعيت نامطلوب روحي و رواني ارتش عراق، برقراري هر گونه آتش بس همراه با دادن امتياز به ايران منجر به تشديد بيثباتي در منطقه و عراق و به عبارتي گسترش انقلاب اسلامي خواهد شد و اين مسئله چيزي نيست که آمريکا نسبت به آن بي تفاوت باشد.
روي هم رفته احتمال فروپاشي رژيم عراق و تبعات ناشي از آن در سطح منطقه خليج فارس، چنان ابعاد گستردهاي به خود گرفت که جلوگيري از آن، محور همه تلاشها و اقدامات نظامي و ديپلماتيک کشورهاي حامي عراق قرار گرفت.
به طور کلي آنچه که رسانههاي خارجي و کارشناسان و تحليلگران نظامي درباره وضعيت جديد عراق و ضعف و ناتواني اين کشور مورد توجه قرار دادند، عمدتا شامل محورهاي زير بوده است:
يک- شکست سياسي- نظامي عراق از نظر استراتژي و تاکتيک؛
دو- از دست دادن برگ برنده براي مذاکرات صلح؛
سه- ضعف روحي نيروهاي عراقي و تحقيرهاي ناشي از شکستها و عقبنشينيهاي پي درپي؛
چهار- فزوني يافتن مشکلات اقتصادي عراق به ويژه پس از مسدود شدن خط لوله صدور نفت از اين کشور توسط سوريه؛
پنج- ترديد کشورهاي عربي در مورد توانايي نظامي عراق، علي رغم کمکهاي همه جانبه مالي، سياسي، تبليغاتي و نظامي؛
شش- ترديد حاميان عراق در مورد سرنوشت رژيم اين کشور و حيات سياسي صدام.
سرتيپ دوم بازنشسته مروت آزادبخت
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ایران ، دفاعی ، ،
برچسبها: